پسر،دختر زیبایی رادید،شیفته اش شد.چندساعتی باهم توخیابون قدم میزدن که یهو یه بنز گرون قیمت جلوی پاشون ترمز زد،دختره به پسره گفت :خوش گذشت ولی نمیتونم همیشه پیاده راه برم بای نشست توی ماشین راننده بهش گفت:خانم ببخشید من راننده این آقا هستم لطفا پیاده شید...!
نظرات شما عزیزان:
|
About
به وبلاگ من خوش آمدید بچه ها لطفا نظربزارید دلخوشی من به نظرات شما هست که رواین وبلاگ کارمیکنم ممنونم ازهمتون Archivesمرداد 1392تير 1392 AuthorsآرشLinks
lost memories
Specific![]() ![]() ![]() LinkDump
عاشقانه |